تبرک به آثار پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم در زمان حیات مبارک ایشان
انس بن مالک مى گوید:
کَانَ رَسُولُ اللهِ (ص) إِذَا صَلَّى الْغَدَاةَ جَاءَ خَدَمُ الْمَدِینَةِ بِآنِیَتِهِمْ فِیهَا الْمَاءُ، فَمَا یُؤْتی بِإِنَاءٍ إِلاَّ غَمَسَ یَدَهُ فِیهَا، فَرُبَّمَا جَاؤُهُ فِی الْغَدَاةِ الْبَارِدَةَ فَیَغْمَسَ یَدَهُ فِیهَا.
رسول خدا (ص) چون نماز صبح را به جاى مى آورد خدمت کاران مدینه با ظرف هاى آب نزد رسول خدا (ص) مى آمدند وحضرت دست خود را در آن مى زد، وچه بسا صبح سردى ظرف را مى آوردند وحضرت دست خود را در آن فرو مى برد.
صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۱۲.
برداشتن موهای پیامبر اکرم برای تبرک توسط صحابه
انس بن مالک مى گوید:
لَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللهِ (ص) وَالْحَلاّقُ یَحْلِقُهُ، وَأَطَافَ بِهِ أَصْحَابُهُ،
فَمَا یُرِیدُونَ أَنْ تَقَعَ شَعْرَةٌ إِلاَّ فِی یَدِ رَجُلٍ.
رسول خدا (ص) را مشاهده کردم در حالى که پیرایشگر سر حضرت را مى تراشید واصحابش به دور او مى گشتند، ودست خود را مى گرفتند و نمى گذاشتند که دانه مویى بر زمین افتد.
صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۱۲.
تبرک به عرق پیامبرصلوات الله علیه و آله :
انس بن مالک مى گوید:
کَانَ النَّبِیُّ (ص) یَدْخُلُ بَیْتَ أُمِّ سَلِیمٍ فَیَنَامُ عَلى فِراشِهَا وَلَیْسَتْ فِیهِ، قَالَ: فَجَاءَ ذَاتَ یَوْمٍ فَنَامَ عَلى فِراشِهَا، فَأَتیت فَقِیلَ لَهَا: هَذَا النَّبِیُّ (ص) نَامَ فِی بَیْتِکَ عَلى فِرَاشِکَ. قَال: فَجَاءَتْ وَقَدْ عَرِقَ وَاسْتُنْقِعَ عَرَقُهُ عَلى قِطَعَةِ أَدِیمٍ عَلَى الْفِرَاشِ، فَفَتَحَتْ عَقَیِدَتُها، فَجَعَلَتْ تَنْشِفُ ذَلِکَ الْعَرَقَ فَتْعصِرَهُ فِی قَوَارِیرِهَا، فَفَزِعَ النَّبیُّ (ص) فَقَالَ: وَمَا تَصْنَعِینَ یَا أُمَّ سَلِیمٍ؟ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللهِ نَرْجُو بَرَکَتَهُ لِصِبْیَانِنَا. قَالَ: أَصَبْتِ.
پیامبر (ص) داخل خانه «امّ سلیم» مى شد وهنگامى که «امّ سلیم» نبود بر روى زیرانداز او مى خوابید. روزى حضرت چنین کرد. هنگامى
که امّ سلیم وارد شد به او گفته شد که پیامبر (ص) بر زیرانداز تو آرمیده است. او آمد در حالى که پیامبر عرق کرده بود و عرقش بر قطعهاى از پوست در خوابگاهش جمع شده بود. در این هنگام عقیده اش آشکار شد و با پارچهاى آن عرق را کشید و آن را در بلور صاف ریخت. حضرت (ص) تعجب کرد وبه او فرمود: چه مى کنى اى امّ سلیم؟! عرض کرد: اى رسول خدا! براى فرزندانم امید برکت از آن دارم. حضرت فرمود: خوب کارى کردى.
صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۱۵
تبرک به لباس پیامبر اکرم برای کفن
جَاءَتْ اِمْرَأَةٌ إلى النَّبِیِّ (ص) بِبُرَدَةٍ فَقَالَ سَهْلٌ لِلْقَوْمِ: أَتَدْرُونَ مَاالْبُرْدَةُ؟ فَقَالَ الْقَوْمُ: هِیَ شَمْلَةٌ، فَقَالَ سَهْلٌ: هِیَ شَمْلَةٌ مَنْسُوجَةٌ فِیهَا حَاشِیَتُها، فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ! أَکْسُوکَ هذِهِ، فَأَخَذَهَا النَّبِیُّ (ص) مُحْتَاجاً إِلَیْهَا فَلَبِسَهَا، فَرَآهَا عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنَ الصَّحَابَةِ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ مَا أَحْسَنَ هذِهِ، فَأَکْسِنیِهَا فَقَالَ: نَعَمْ، فَلَمَّا قَامَ النَّبیُّ (ص) لامَهُ أَصْحَابَهُ فَقَالُوا: مَا أَحْسَنْتَ حِینَ رَأَیْتَ النَّبِیُّ (ص) أَخَذَهَا مُحْتَاجاً إِلَیْهَا ثُمَّ سَأَلْتَهُ إِیَّاهَا، وَقَدْ عَرَفْتَ أَنَّهُ لاَ یُسْأَلُ شَیئاً فَیَمْنَعَهُ، فَقَالَ: رَجَوْتُ بَرَکَتَهَا حِینَ لَبِسَهَا النَّبِیُّ (ص) لَعَلِّی أُکْفَنُ فِیهَا.
زنى بُرده اى را براى پیامبر (ص) آورد. سهل به مردم گفت: مى دانید
که این بُرده چیست؟ آنان گفتند: چیزى است که به دور خود مى پیچند. سهل گفت: چیزى که به دور خود مى پیچند ودور آن بافته شده است. آن زن گفت: اى رسول خدا! مى خواهم که آن را به تو بپوشانم. پیامبر (ص) در حالى که محتاج به آن بود گرفت وپوشید. یکى از صحابه آن را بر بدن پیامبر (ص) دید عرض کرد: اى رسول خدا! چقدر این بُرده زیباست، آن را به من بپوشان. حضرت فرمود: آرى. چون پیامبر (ص) برخاست اصحاب حضرت، او را سرزنش نموده وگفتند: کار خوبى نکردى چون مشاهده کردى که رسول خدا (ص) به آن محتاج بود وتو از حضرت آن را تقاضا کردى، در حالى که مى دانستى اگر از حضرت سؤال شود امتناع نمى کند. آن مرد در جواب گفت: چون پیامبر آن را پوشیده بود امید به برکت آن داشتم، شاید در آن کفن شوم.
صحیح بخارى، ج ۷، ص ۸۲.
تبرک مردم و اصحاب به اب وضوی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم
ابوجحیفه مى گوید:
خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللهِ (ص) بِالْهَاجِرَةِ فَأُتِیَ بِوُضُوءٍ فَتَوَضَّأَ فَجَعَلَ النَّاسُ یَأْخُذُونَ مِنْ فَضْلِ وُضُوئِهِ فَیَتَمَسَّحُونَ بِهِ.
رسول خدا (ص) در هاجره بر ما وارد شد، براى او ظرف وضویى آوردند وحضرت وضو گرفت، مردم شروع به استفاده از زیادى آب وضوى حضرت کرده وآن را به صورت خود مى کشیدند.
صحیح بخارى، ج ۱، ص ۵۵؛ صحیح مسلم، ج ۱، صص ۳۶۰ و ۳۶۱.