مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

آخرین مطالب

 

 

6099-عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَیْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

 

 پیامبر ص فرمود:من، فردای قیامت در کنار حوض ایستاده ام و تعدادی از صحابه می خواهند نزد من بیایند، ولی آنها را از طرف حوض بر می گردانند به سوی دیگر. گفتم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند:به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتندسپس گروه دیگری را اینگونه به سمت آتش می برند.می گویم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند.، و از اینها هیچکس از آتش نجات پیدا نمی کند، مگر به اندازه همل نعم.

 

صحیح بخاری حدیث6099

 

 

 

بخاری در صحیحش از نبی مکرم (ص) نقل می کند:


یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ

فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها #صحابه من هستندگفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند

صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه

 

 

 

 

 

 

 

 

ابن کثیر دمشقی به نقل از عایشه:
لما قبض رسول الله صلى الله علیه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق.

تمام عرب‌، بعد از رحلت پیامبر (ص) مرتد شدند و نفاق میان مردم برخاست.

البدایة و النهایة لإبن کثیر ج9ص422 للطباعه و النشر و التوزیع والاعلان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

kp
۰۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

صحیح مسلم به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله:در میان اصحابم دوازده منافق قرار دارد ....

 

مسلم نقل می کند:

حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، حَدَّثَنَا أَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ بْنُ الْحَجَّاجِ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَبِی نَضْرَةَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: قُلْتُ لِعَمَّارٍ: أَرَأَیْتُمْ صَنِیعَکُمْ هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمْ فِی أَمْرِ عَلِیٍّ، أَرَأْیًا رَأَیْتُمُوهُ أَوْ شَیْئًا عَهِدَهُ إِلَیْکُمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ فَقَالَ: مَا عَهِدَ إِلَیْنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ شَیْئًا لَمْ یَعْهَدْهُ إِلَى النَّاسِ کَافَّةً، وَلَکِنْ حُذَیْفَةُ أَخْبَرَنِی عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «فِی أَصْحَابِی اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا، فِیهِمْ ثَمَانِیَةٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ.

 

به عمار گفتم: به من بگو: این چه کاری بود که در مورد کار علی علیه السلام انجام دادید، آیا رای شما به اینجا رسیده بود یا چیزی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله به شما سفارش نموده بود؟ عمار فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله عهدی را بر ما نداشته که به تمام مردم نداشته باشد، ولی حذیفه مرا از پیامبر صلی الله علیه و آله ما خبر داد که فرمود: در میان اصحاب من دوازده منافق است، از بین آنها هشت نفر است که هرگز داخل بهشت نمی شوند تا شتر وارد سوراخ سوزن گردد.

صحیح مسلم، ج۴ ص ۲۱۴۳،المحقق: محمد فؤاد عبد الباقی،الناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت

 

 

 

ایا باز هم وهابیت قائل به عدالت تمام صحابه است و اقتدا به هر کدام از انها را برای هدایت کافی می داند ؟

 

 

kp
۰۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۶:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ابن عثیمن وهابی و نقض عدالت صحابه !!

ولا شک أنه حصل من بعضهم سرقة وشرب خمر وقذف وزنى بإحصان وزنى بغیر إحصان، لکن کل هذه الأشیاء تکون مغمورة فی جنب فضائل القوم ومحاسنهم، وبعضها أقیم فیه الحدود، فیکون کفارة.

 

شکی در این نیست که گروهی از صحابه سرقت کرده و شرب خمر کرده و قذف کرده و زنای محصنه و غیر محصنه انجام دادند ولی تمامی این اعمال در کنار فضایل و محاسن ایشان پنهان بوده و بر برخی از ایشان نیز حد جاری شد که به مثابه کفاره آنها می باشد.

 

مجموع فتاوى ورسائل فضیلة الشیخ محمد بن صالح العثیمین،ج8 ، ص 623 و شرح العقیده الواسطیه ، ج 2، ص 292

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۲:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ابن عباس : متعه رحمتی الهی بود که اگر عمر از ان نهی نمی کرد جز شقی زنا نمی کرد ...

 

در نقلی صحیح به نقل از ابن عباس اینگونه امده :

4318حدثنا ربیع الجیزی قال ثنا سعید بن کثیر بن عفیر قال ثنا یحیى بن أیوب عن ابن جریج عن عطاء عن ابن عباس قال ما کانت المتعة إلا رحمة رحم الله بها هذه الأمة ولولا نهی عمر بن الخطاب عنها ما زنى إلا شقی
قال عطاء کأنی أسمعها من بن عباس إلا شقی .

.
ابن عباس گفت:متعه رحمتی از رحمت های خداوند بر این امت بود و اگر عمر از آن نهی نمیکرد جز انسان بدبخت کسی زنا نمی کرد.

شرح معانی الاثار جلد 3 صفحه 26 .ط. عالم الکتب .

 

 

 

 

 

 

 

 

حال سوال پیش می اید مگر علمای وهابیت متعه را زنا و حرام نمی دانند؟ ایا ابن عباس صحابی جلیل القدر زنا را رحمت خدا شمرده است ؟

 

ایا ابن عباس با رحمت خواندن متعه ای که زنا است دعوت به زنا می کرده نعوذ بالله ؟!!

 

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۸:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

صحابه ای که جزو قاتلین و محاصره کنندگان عثمان بود ...

 

وقتی در مصادر تاریخی و رجالی اهل سنت در واقعه محاصره و قتل عثمان می نگریم به این می رسیم که به تصریح علمای شهیر اهل سنت بعض از صحابه جزو قاتلین و محاصره کنندگان عثمان بوده اند

به عنوان مثال از عبد الرحمن بن عدیس که از صحابی بیعت کنندگان در بیعت شجره بود به عنوان امیر محاصره کنندگان و قاتلین عثمان یاد کرده اند :

 

ابن عبدالبر از علمای شهیر رجالی نزد اهل سنت  این چنین می گوید :

«عبد الرحمن بن عدیس البلوی مصری شهد الحدیبیة ذکر أسد ابن موسى عن ابن لهیعة عن یزید بن أبی حبیب قال کان عبد الرحمن بن عدیس البلوی ممن بایع تحت الشجرة رسول الله صلى الله علیه وسلم قال أبو عمر هو کان الأمیر على الجیش القادمین من مصر إلى المدینة الذین حصروا عثمان وقتلوه»

عبدالرحمن بن عدیس کسى بود که با پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم در زیر درخت بیعت کرد و فرمانده گروهى بود که خانه عثمان را محاصره کرده و وى را به قتل رساندند.

الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 2، ص 840

 

یا ابن عبد البر در مورد او می گوید :

3358- عبد الرحمن بن عدیس
عَبْد الرَّحْمَن بْن عدیس ... لهُ صحبة، وشهد بیعة الرضوان، وبایع فیها، وکان أمیر الجیش القادمین من مصر لحصر عثمان بْن عفان رَضِیَ اللهُ عَنْهُ، لما قتلوه.

..او صحابی است و در بیعت رضوان حاضر بود و بیعت کرد و امیر سپاهی بود که از مصر برای حصر عثمان حرکت کرد و او را کشتند .

أسد الغابة فی معرفة الصحابة جلد 3 صفحه 469.

 

 

 

این در حالیست که بزرگان اهل سنت قاتلین عثمان را فاسق و ملعون می دانند ...!!

به عنوان مثال ابن حزم اندلسی از علمای شهیر نزد اهل سنت می گوید

بل هم فساق محاربون سافکون دما حراما عمدا بلا تأویل علی سبیل الظلم والعدوان فهم فساق ملعون.

 

بلکه کسانی که عثمان را کشتند فاسق و محارب و خونریز بودند که بدون تأویل و از روی ظلم و عدوان بوده است، پس همه آنها فاسق و ملعون بوده اند !

 

إبن حزم الظاهری، علی بن أحمد بن سعید ابومحمد (متوفای456هـ)، الفصل فی الملل والأهواء والنحل، الفصل فی الملل ج4، ص 125،ناشر: مکتبة الخانجی، القاهرة.

 

 

 

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اعتراف البانی وهابی و ... به جعلی بودن حدیث اصحابی کالنجوم

 

 

البانی از علمای معاصر وهابی می‌گوید:

(اختلاف اصحابی لکم رحمه و اصحابی کالنجوم فبایهم اقتدیتم اهتدیتم) کلاهما لا یصح: الاول واه، جدا و الآخر موضوع )

دو حدیث :( اختلاف اصحابی لکم رحمه و اصحابی کالنجوم فبایهم اقتدیتم اهتدیتم)  صحیح نبوده و اولی انها واهی و پوچ و دومی (اصحابی کالنجوم) جعلی و وضع شده است .

البانی، محمدناصرالدین، صفة صلاة النبی، ج۱، ص۴۹، الناشر:مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض.

 

 

 

 

 

ابوحیان اندلسی هم در تفسیرش به این موضوع اشاره می کند :


وَهَذَا کَلَامٌ لَمْ یَصِحَّ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ

و انتساب این حدیث به نبی اکرم صحیح نیست

ابوحیان اندلسی ، تفسیر بحر المحیط ج 6 ص 82  ، الناشر: دار الفکر - بیروت

 

 

 

و حتی ابن تیمیه سلفی و متعصب هم می گوید :

 

(أصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم) ضعیف باطل .


حدیث «اصحابی کالنجوم...»حدیثی ضعیف و باطل است .


ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، (متوفای 728هـ)، صفة الفتوی والمفتی والمستفتی، ج1 ص55، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، الناشر : المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة : الرابعة - 1404

 

ابن حزم اندلسی هم می گوید

ان اصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم ، وأما الحدیث المذکور فباطل مکذوب من تولید أهل الفسق.

حدیث «اصحابی کالنجوم...»باطل و دروغ بوده و از دروغ پردازی های اهل فسق است.

إبن حزم ، علی بن أحمد (متوفاى456هـ)، الإحکام فی أصول الأحکام، ج5، صص642 -643، تحقیق: احمد شاکر، ناشر: زکریا علی یوسف، القاهرة

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۳:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بنابر نقل محدث شهیر اهل سنت ابوبکر خلال در السنه به سند صحیح وقتی شخصی به نزد احمد بن حنبل می رسد و در مورد حدیث غدیر و وجه ان از احمد سوال می کند با جواب عجیب احمد بن حنبل مواجه می شود که : در مورد این حدیث سوال نکن و به معنای ان کاری نداشته باش و همانگونه که امده بخوان و بگذر !!

 

أخبرنی زکریا بن یحیى أن أبا طالب حدثهم أنه سأل أبا عبد الله عن قول النبی لعلی من کنت مولاه فعلی مولاه ما وجهه قال لا تکلم فی هذا دع الحدیث کما جاء  / اسناد هذا الاثر صحیح

احمد بن حمید مشکانی -از احمد بن حنبل در باره «حدیث پیامبر که فرمود:من کنت مولاه فعلی مولاه» پرسید که احمد بن حنبل پاسخ داد:در این باره سخن مگو!! و حدیث را به همان صورت که نقل شده است بگذار!!!!

السنة لأبی بکر بن الخلال ج2 ص347 و 348 دار النشر: دار الرایة - الریاض

 

 

 

 

 

 

حال سوال می کنیم :

 

1 : حدیث غدیر مگر چه معنا و مقصودی و پیامی را دارد که احمد بن حنبل حاضر به پاسخگویی در مورد حتی معنای سطحی هم از ان نیست ؟!

 

2 : اگر معنای حدیث غدیر همانگونه که اهل سنت ادعا دارند که به معنای دوستی است پس چه ترسی وجوددارد که احمد بن حنبل از جواب دادن در مورد ان هراس داشته باشد !! و اگر معنای واقعه غدیر چیزی بزرگتر از دوستی صرف است ایا احمد بن حنبل جزو کتمان کنندگان حق و گمراه کنندگان امت نیستند ؟

وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون‏

 

و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه می‏دانید کتمان نکنید !

بقره آیه۴۲

 

3 : ایا احمد بن حنبل حق را می دانسته و در اینجا به خاطر ترس از حکام تقیه کرده ؟ تقیه ای که مخالفین بر خلاف شیعه آن را نشانه نفاق می دانند ؟!

 

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 عمر بن خطاب طبق  مبنای خودش در انتخاب خلیفه باید مجازات و یا قصاص می شد !!

 

عمر بن خطاب کسی را که بدون مشورت با مسلمین به خلافت انتخاب شود را مشروع نمی دانست و معتقد بود هم هم بیعت شونده و هم بیعت کننده باید کشته شوند !!

من بایع رجلا من غیر مشورة من المسلمین فلا یتابع هو ولا الذی تابعه تغرة أن یقتلا

هر کس بدون مشورت با مسلمانان با کسى بیعت کند نه کسى حق دارد بیعت دیگرى را بپذیرد و نه حق دارد کسى با دیگرى بیعت کند وگرنه هر دو نفر کشته مى ‏شوند

صحیح البخاری  ج 6   ص 2505

 

اما وقتی به تاریخ خود تاریخ نگاران از اهل سنت مراجعه می کنیم می بینیم که نه تنها خلافت عمر بدون مشورت با مسلمین بود بلکه ابوبکر از جانب خودش ، نه مسلمین عمر را به خلافت رساند !

 

به خلافت نشستن عمر به دستور ابوبکر !

کتب عثمان رضی الله عنه عهد الخلیفة ، فأمره أن لا یسمی أحدا وترک اسم الرجل فأغمی على أبی بکر ، فأخذ عثمان العهد فکتب فیه اسم عمر ، فأفاق أبو بکر فقال : أرنا العهد ، فإذا فیه اسم عمر ، فقال : من کتب هاذا ؟ قال : أنا ، قال : رحمک الله وجزاک الله خیرا ، لو کتبت نفسک لکنت لذالک أهلا

قال ابن کثیر إسناده صحیح .

از زید بن اسلم از پدرش روایت شده است که گفت: عثمان پیمان نامه خلیفه (بعد از ابو بکر) را  می نوشت؛ پس ابو بکر به او دستور داد که نام کسی را ننویسد و جای اسم را خالی بگذارد ؛ پس ابو بکر بیهوش شده، عثمان نامه را برداشت و در آن نام عمر را نوشت؛ پس وقتی که ابو بکر به هوش آمد گفت: پیمان نامه را به من نشان بده؛ و در آن نام عمر را دید. پس گفت : چه کسی این را نوشته است ؟ عثمان پاسخ داد: من؛ ابو بکر گفت : خدا تو را ببخشاید و جزای خیر دهد؛ قسم به خدا که اگر خودت را نیز می نوشتی سزاوار بودی.

ابن کثیرگفت: سند روایت را صحیح می باشد.

جامع الأحادیث ، سیوطی،  ج 13   ص 121

 

و بنابر تصریح مصادر اهل سنت بسیاری از بزرگان صحابه و مسلمین به این انتخاب ابوبکر اعتراض کردند و ناراضی بودند

وقد تکلموا مع الصدیق فی ولایة عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا .

صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت کردند و گفتند : چرا یک فرد خشن و غیر صالح را بر خلافت گزیده اى و بر مردم تحمیل کردى ؟ فردا جواب خدا را چه خواهى داد ؟

منهاج السنة ، ج۶ ، ص۱۵۵ ، الناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى ، ۱۴۰۶، تحقیق : د. محمد رشاد سالم عدد الأجزاء : ۸ .

 

 

یا جایی که عالم سرشناس اهل سنت ابن مفلح مقدسی تصریح می کند :

لما استخلف أبو بکر عمر رضی اللّه عنهما قال لمعیقیب الدوسی : ما یقول الناس فی استخلاف عمر ؟ قال : کرهه قوم ورضیه قوم آخرون . قال : الذین کرهوه أکثر أم الذین رضوه ؟ قال : بل الذین کرهوه ...

هنگامی که ابوبکر، عمر را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد،از معیقیب دوسی سوال کردند: مردم درباره جانشینی عمر چه نظری داشتند؟ او گفت: گروهی ناراضی و گروهی راضی بودند. سوال کردند: کسانی که ناراضی بودند بیشتر بودند و یا کسانی که راضی بودند؟ او گفت: کسانی که ناراضی بودند.

الآداب الشرعیّة  ج1 ، ص71

 

 

 حال سوال :

1 : ایا بنابر مبنای عمر بن خطاب که اگز با کسی بدون مشورت مسلمین بیعت شود باید هم بیعت کننده و هم بیعت شونده کشته شوند ، حال خود عمر بن خطاب که بدون مشورت با مسلمین بلکه بر خلاف میل انان بلکه با دستور ابوبکر به خلافت ، تکلیفش چیست ؟

 

2 : در واقعه یوم الخمیس وقتی رسول اکرم  صلوات الله عله و اله درخواست قلم و دوات کردند تا کتابتی را بنویسندکه بعد از ان هیچ وقت بعد از ان امت گمراهنشود اما خلیفه دوم به اعتراف اهل سنت ، با اهانت به ساحت قدسی پیامبر اکرم ایشان را متهم به بیماری و هذیان گویی کردند و از کتابت این وصیت نبی اکرم جلو گیری کردند اما وقتی ابوبکر در حالت غش و بیماری به خلافت عمر بن خطاب دستور می دهد انرا دلیلی بر شرعیت خلافت عمر محسوب می کنند! ایا این نوعی تناقض و بی انصافی و اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم نیست ؟

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

 

بنابر گزارش صحیح مسلم عبدالله بن عمر به پدرش به گونه ای اعتراض می کند و میگوید که ایا تو وقتی گوسفندانت را به چوپانی بسپاری و بعد از مدتی این چوپان گوسفندانت را رها کنند ایا برای این گله گوسفندان چوپانی را به عنوان جانسشین چوپان قبل انتخاب نمی کنی ؟ حال ایا اهمیت امت اسلامی از گله گوسفند هم کمتر است که مردم میگویند عمر موضوع جانشینی را رها کرده ؟!

إنی سمعت الناس یقولون مقالة فآلیت أن أقولها لک زعموا أنک غیر مستخلف وإنه لو کان لک راعی إبل أو راعی غنم ثم جاءک وترکها رأیت أن قد ضیع فرعایة الناس أشد قال فوافقه قولی فوضع رأسه ساعة ثم رفعه إلی فقال إن الله عز وجل یحفظ دینه وإنی لئن لا أستخلف فإن رسول الله صلى الله علیه وسلم لم یستخلف وإن أستخلف فإن أبا بکر قد استخلف قال فوالله ما هو إلا أن ذکر رسول الله صلى الله علیه وسلم وأبا بکر فعلمت أنه لم یکن لیعدل برسول الله صلى الله علیه وسلم أحدا وأنه غیر مستخلف

صحیح مسلم  ج 3   ص 1455

 

یا  وقتی که عایشه به عبدالله بن عمر می گوید که به پدرش عمر بن خطاب بگوید که به پدرت بگو که امت پیامبر(صلوات الله علیه و اله ) را مثل گله بدون چوپان  رها مکن !

 

ثمّ قالت ( أی عائشة ) : یا بُنیّ! أبلغ عمر سلامی ، وقل له : لا تدع أمّة محمّد بلا راع ، استخلف علیهم ولا تدعهم بعدک هملاً ، فإنّی أخشی علیهم الفتنة

الإمامة والسیاسة بتحقیق الشیری ، ج 1 ص 42 و بتحقیق الزینی ، ج 1 ص 28

 

یادر جایی که معاویه هم وقتی می خواهد برای بعد از خودش جانشین قرار بدهد این گونه می گوید

 

إنّی أرهب أن أدع أمّة محمّد ( ( صلوات الله علیه واله ) ) بعدی کالضأن لاراعی لها

من وحشت دارم ، که امّت پیامبر را همانند گوسفند بدون چوپان رها سازم و بروم‏

اریخ الطبری ، ج 4 ص 226 ؛ الإمامة والسیاسة بتحقیق الشیری ، ج  1 ص 206 ، وبتحقیق الزینی ، ج 1 ص 159 .

 

 

حال سوال می کنیم :

 

1 : ایا اینگونه نیست که نزد مخالفین  عبدالله بن عمر فرزند عمر و عایشه و معاویه علمشان از پیامبر نعوذ بالله بیشتر بود و دلسوز تر نسبت به امت اسلامی بودند که می دانستند شان جامعه اسلامی کمتر از یک گله گوسفند نیست که نیاز به یک چوپان دارد اما خداوند و پیامبر اکرم نعوذ بالله این اهمیت را متوجه نشدند و  پیامبر بعد از خودشان جانشینی تعیین نکردند و امت را به حال خودش رها کردند ایا این یک توهین آشکار نیست !!!

 

 

2 : اگر همانطور که عمر به پسرش می گوید عدم تعیین خلیفه سنت پیامبر اکرم بوده، چرا ابوبکر بر خلاف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل کرده و برای خود جانشین معین کرد چرا فرزندان عمر او را به ترک سنت پیامبر دعوت کردند؟ چرا عمر بن خطاب مانند پیامبر اهل سنت عمل نکرد، بلکه خلافت را در یک شوای فرمایشی که نتیجه آن از قبل مشخص بود گذاشت

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

روایت بی نظیر سلونی فَوَاللَّهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا حَدَّثْتُکُمْ بِهِ....مصادر اهل سنت

 

حَدَّثنَا أَبُو الْوَلِیدِ قَالَ: حَدَّثَنَا مَهْدِیُّ بْنُ أَبِی الْمَهْدِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُعَاذٍ الصَّنْعَانِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ أَبِی الطُّفَیْلِ، قَالَ: شَهِدْتُ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، وَهُوَ یَخْطُبُ، وَهُوَ یَقُولُ: «سَلُونِی، فَوَاللَّهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا حَدَّثْتُکُمْ بِهِ، وَسَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللَّهِ، فَوَاللَّهِ مَا مِنْهُ آیَةٌ إِلَّا وَأَنَا أَعْلَمُ أَنَّهَا بِلَیْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِنَهَارٍ، أَمْ بِسَهْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِجَبَلٍ» ...

اسناده صحیح

از ابوطفیل نقل شده است: شاهد بودم که على (علیه السلام) خطبه مى‌خواند و مى‌فرمود: از من بپرسید، به خدا سوگند! از هر چه که تا روز قیامت به وجود می آید و اتفاق مى‌افتد، سؤال نمى‏ کنید، مگر این که تمام آن‌ها را پاسخ مى‏ گویم. از کتاب خدا بپرسید، به خدا سوگند! هیچ آیه ‏اى نازل نشده است، مگر اینکه از همه شما داناترم که شب نازل شده است یا روز، در صحرا نازل شده است یا در کوه...

جامع بیان العلم و فضله ،ابن عبد البر ج 1 ص 464 دار ابن الجوزی

 

 

 

 

kp
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۰:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر