مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

بایگانی
آخرین مطالب

۵ مطلب با موضوع «خلافت» ثبت شده است

خبر دادن رسول اکرم از خیانت کردن امت به امیر المومنین علیه السلام بعد از ایشان

 

در این روایت حضرت فرمودند ستغدر بک و از سین استفاده کرده اند یعنی اینده نزدیک ...! #سقیفه

 

عَنْ حَیَّانَ الْأَسَدِیِّ، سَمِعْتُ عَلِیًّا یَقُولُ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَغْدِرُ بِکَ بَعْدِی، وَأَنْتَ تَعِیشُ عَلَى مِلَّتِی، وَتُقْتَلُ عَلَى سُنَّتِی، مَنْ أَحَبَّکَ أَحَبَّنِی، وَمَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضَنِی، وَإِنَّ هَذِهِ سَتُخَضَّبُ مِنْ هَذَا یَعْنِی لِحْیَتَهُ مِنْ رَأْسِهِ

حیان اسدی می گوید از امیرالمومنین علیه السلام شنیدم که فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود: امت پس از من به تو خیانت می‌کنند در حالی که تو بر اساس دین من زندگی کرده و بر روش و سنت من کشته می‌شوی. کسی که تو را دوست بدارد مرا دوست داشته، و کسی که تو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است و به زودی محاسنت از خون سرت رنگین خواهد شد

المستدرک علی الصحیحین.ج3 ص153.ط دار الکتب العلمیة

 

 

 

 

  • kp

 

 

فَمَذْهَبُ أَبِی حَنِیفَةَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَ خِلَافَةَ الصِّدِّیقِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَهُوَ کَافِرٌ وَکَذَلِکَ مَنْ أَنْکَرَ خِلَافَةَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ یَحْکِ فِی ذَلِکَ خِلَافًا وَقَالَ : الصَّحِیحُ أَنَّهُ کَافِرٌ


مذهب ابوحنیفه این است که هرکس انکار کند خلافت ابوبکر را کافر است همچنین خلافت عمربن خطاب را...صحیح این است که کافر است.


فتاوی سبکی ج2ص587

 

 

 

 

 

و من انکر خلافة الصدیق او عمر فهو کافر.

هرکس خلافت ابوبکر یا عمر را منکر شود،کافر است
حاشیة رد المختار، ج1، ص561

 

 

 

 

 

آقای طحطاوی می‌گوید :
و ان انکر خلافة الصدیق کفر کمن أنکر الإسراء.
همانطوری که کسی معراج پیامبر را انکار کند کافر است، کسی که خلافت ابوبکر را انکار کند نیز کافر است .
حاشیة علی مراقی الفلاح، ص 303

 

 

راجحی وهابی از علمای معاصر وهابی برای تکفیر شیعه به نقل از ابن علاء، عالم بن علاء فرید الدین الحنفی فقیه مشهور حنفی نقل می کند که :

من أنکر خلافة أبی بکر، فالصحیح أنه کافر، وکذا خلافة عمر رضی الله عنهما

نام کتاب : قمع الدجاجلة الطاعنین فی معتقد أئمة الإسلام الحنابلة نویسنده : الراجحی، عبد العزیز بن فیصل    جلد : 1  صفحه : 426

 

 

 

حال سوال می کنیم

آیا کسانی که شیعه را متهم به تکفیر منکرین ولایت و امامت اهل بیت علیهم السلام می کنند بهتر نیست قبل از ان نگاهی به فتاوا و مصادر خود بکنند که چگونه منکرین خلافت عمر و ابوبکر تکفیر شده اند ؟!!

 

ایا وهابیت به همین شدت و  حدت همین احکام را حاضر است برای منکرین خلافت امیرالمومنین و بر کسانی خلاف نصوص صریح از طرف رسول اکرم  با ایشان دشمنی کردند و با ایشان به قتال جنگ پرداختند ، صادر کند ؟!!

 

ایا وهابیت و امثاله حاضر هستند بسیاری از صحابه و مهاجرین و انصار که با ابوبکر بیعت نکردند را تکفیر کند ؟حکم صحابه ای که یا بیعت نکردند یا با زور بیعت کردند در حال مخالفت و عدم بیعتشان چیست ؟

عمرمی گوید :

اَّن الانصار خالفونا وَاجتمعوا باسرهم فی سقیفه بنی ساعد،خالف عنا علی و الزبیر و من معهما
ترجمه:انصار با ما مخالفت کردند.و همه آنها درسقیفه بنی ساعده جمع شدند.و علی و زبیر و کسانی که با آن دو بودند هم با ما مخالفت کردند.
صحیح البخاری ،ج۶،ص2505

 

 

یا جایی که ابن تیمیه می نویسد :

ونحن نعلم یقینا أن أبا بکر لم یقدم على علی والزبیر بشیء من الأذى بل ولا على سعد بن عبادة المتخلف عن بیعته أولا وآخرا.
 
 ترجمه: و ما به یقین می‌دانیم که ابابکر اقدامی برای اذیت علی علیه السلام و زبیر نکرد؛ بلکه سعد بن عباده(صحابی) را که از اول و اخر از بیعت تخلف کرد نیز اذیت نکرد.
 
 ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفاى 728 هـ)، منهاج السنة النبویة، ج 8 ، ص291، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولى، 1406هـ.

 

و........

 

 

 

  • kp

ابن اسحاق مورخ و محدث بزرگ نزد اهل سنت :

 

رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ..قَالَ: وَکَانَ عَامَّةُ الْمُهَاجِرِینَ وَجُلُّ الأَنْصَارِ لا یَشُکُّونَ أَنَّ عَلِیًّا هُوَ صَاحِبُ الأَمْرِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ

وعموم مهاجرین واڪثر انصار شک نداشتند که علی بن ابی طالب صاحب امر(خلیفه) بعد از رسول الله ﷺ است

 

الموفقیات، الزبیر بن بکار ج:۱ ص:465

http://lib.efatwa.ir/42285/1/220

 


 

 

 

  • kp

 عمر بن خطاب طبق  مبنای خودش در انتخاب خلیفه باید مجازات و یا قصاص می شد !!

 

عمر بن خطاب کسی را که بدون مشورت با مسلمین به خلافت انتخاب شود را مشروع نمی دانست و معتقد بود هم هم بیعت شونده و هم بیعت کننده باید کشته شوند !!

من بایع رجلا من غیر مشورة من المسلمین فلا یتابع هو ولا الذی تابعه تغرة أن یقتلا

هر کس بدون مشورت با مسلمانان با کسى بیعت کند نه کسى حق دارد بیعت دیگرى را بپذیرد و نه حق دارد کسى با دیگرى بیعت کند وگرنه هر دو نفر کشته مى ‏شوند

صحیح البخاری  ج 6   ص 2505

 

اما وقتی به تاریخ خود تاریخ نگاران از اهل سنت مراجعه می کنیم می بینیم که نه تنها خلافت عمر بدون مشورت با مسلمین بود بلکه ابوبکر از جانب خودش ، نه مسلمین عمر را به خلافت رساند !

 

به خلافت نشستن عمر به دستور ابوبکر !

کتب عثمان رضی الله عنه عهد الخلیفة ، فأمره أن لا یسمی أحدا وترک اسم الرجل فأغمی على أبی بکر ، فأخذ عثمان العهد فکتب فیه اسم عمر ، فأفاق أبو بکر فقال : أرنا العهد ، فإذا فیه اسم عمر ، فقال : من کتب هاذا ؟ قال : أنا ، قال : رحمک الله وجزاک الله خیرا ، لو کتبت نفسک لکنت لذالک أهلا

قال ابن کثیر إسناده صحیح .

از زید بن اسلم از پدرش روایت شده است که گفت: عثمان پیمان نامه خلیفه (بعد از ابو بکر) را  می نوشت؛ پس ابو بکر به او دستور داد که نام کسی را ننویسد و جای اسم را خالی بگذارد ؛ پس ابو بکر بیهوش شده، عثمان نامه را برداشت و در آن نام عمر را نوشت؛ پس وقتی که ابو بکر به هوش آمد گفت: پیمان نامه را به من نشان بده؛ و در آن نام عمر را دید. پس گفت : چه کسی این را نوشته است ؟ عثمان پاسخ داد: من؛ ابو بکر گفت : خدا تو را ببخشاید و جزای خیر دهد؛ قسم به خدا که اگر خودت را نیز می نوشتی سزاوار بودی.

ابن کثیرگفت: سند روایت را صحیح می باشد.

جامع الأحادیث ، سیوطی،  ج 13   ص 121

 

و بنابر تصریح مصادر اهل سنت بسیاری از بزرگان صحابه و مسلمین به این انتخاب ابوبکر اعتراض کردند و ناراضی بودند

وقد تکلموا مع الصدیق فی ولایة عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا .

صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت کردند و گفتند : چرا یک فرد خشن و غیر صالح را بر خلافت گزیده اى و بر مردم تحمیل کردى ؟ فردا جواب خدا را چه خواهى داد ؟

منهاج السنة ، ج۶ ، ص۱۵۵ ، الناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى ، ۱۴۰۶، تحقیق : د. محمد رشاد سالم عدد الأجزاء : ۸ .

 

 

یا جایی که عالم سرشناس اهل سنت ابن مفلح مقدسی تصریح می کند :

لما استخلف أبو بکر عمر رضی اللّه عنهما قال لمعیقیب الدوسی : ما یقول الناس فی استخلاف عمر ؟ قال : کرهه قوم ورضیه قوم آخرون . قال : الذین کرهوه أکثر أم الذین رضوه ؟ قال : بل الذین کرهوه ...

هنگامی که ابوبکر، عمر را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد،از معیقیب دوسی سوال کردند: مردم درباره جانشینی عمر چه نظری داشتند؟ او گفت: گروهی ناراضی و گروهی راضی بودند. سوال کردند: کسانی که ناراضی بودند بیشتر بودند و یا کسانی که راضی بودند؟ او گفت: کسانی که ناراضی بودند.

الآداب الشرعیّة  ج1 ، ص71

 

 

 حال سوال :

1 : ایا بنابر مبنای عمر بن خطاب که اگز با کسی بدون مشورت مسلمین بیعت شود باید هم بیعت کننده و هم بیعت شونده کشته شوند ، حال خود عمر بن خطاب که بدون مشورت با مسلمین بلکه بر خلاف میل انان بلکه با دستور ابوبکر به خلافت ، تکلیفش چیست ؟

 

2 : در واقعه یوم الخمیس وقتی رسول اکرم  صلوات الله عله و اله درخواست قلم و دوات کردند تا کتابتی را بنویسندکه بعد از ان هیچ وقت بعد از ان امت گمراهنشود اما خلیفه دوم به اعتراف اهل سنت ، با اهانت به ساحت قدسی پیامبر اکرم ایشان را متهم به بیماری و هذیان گویی کردند و از کتابت این وصیت نبی اکرم جلو گیری کردند اما وقتی ابوبکر در حالت غش و بیماری به خلافت عمر بن خطاب دستور می دهد انرا دلیلی بر شرعیت خلافت عمر محسوب می کنند! ایا این نوعی تناقض و بی انصافی و اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم نیست ؟

 

  • kp

 

 

بنابر گزارش صحیح مسلم عبدالله بن عمر به پدرش به گونه ای اعتراض می کند و میگوید که ایا تو وقتی گوسفندانت را به چوپانی بسپاری و بعد از مدتی این چوپان گوسفندانت را رها کنند ایا برای این گله گوسفندان چوپانی را به عنوان جانسشین چوپان قبل انتخاب نمی کنی ؟ حال ایا اهمیت امت اسلامی از گله گوسفند هم کمتر است که مردم میگویند عمر موضوع جانشینی را رها کرده ؟!

إنی سمعت الناس یقولون مقالة فآلیت أن أقولها لک زعموا أنک غیر مستخلف وإنه لو کان لک راعی إبل أو راعی غنم ثم جاءک وترکها رأیت أن قد ضیع فرعایة الناس أشد قال فوافقه قولی فوضع رأسه ساعة ثم رفعه إلی فقال إن الله عز وجل یحفظ دینه وإنی لئن لا أستخلف فإن رسول الله صلى الله علیه وسلم لم یستخلف وإن أستخلف فإن أبا بکر قد استخلف قال فوالله ما هو إلا أن ذکر رسول الله صلى الله علیه وسلم وأبا بکر فعلمت أنه لم یکن لیعدل برسول الله صلى الله علیه وسلم أحدا وأنه غیر مستخلف

صحیح مسلم  ج 3   ص 1455

 

یا  وقتی که عایشه به عبدالله بن عمر می گوید که به پدرش عمر بن خطاب بگوید که به پدرت بگو که امت پیامبر(صلوات الله علیه و اله ) را مثل گله بدون چوپان  رها مکن !

 

ثمّ قالت ( أی عائشة ) : یا بُنیّ! أبلغ عمر سلامی ، وقل له : لا تدع أمّة محمّد بلا راع ، استخلف علیهم ولا تدعهم بعدک هملاً ، فإنّی أخشی علیهم الفتنة

الإمامة والسیاسة بتحقیق الشیری ، ج 1 ص 42 و بتحقیق الزینی ، ج 1 ص 28

 

یادر جایی که معاویه هم وقتی می خواهد برای بعد از خودش جانشین قرار بدهد این گونه می گوید

 

إنّی أرهب أن أدع أمّة محمّد ( ( صلوات الله علیه واله ) ) بعدی کالضأن لاراعی لها

من وحشت دارم ، که امّت پیامبر را همانند گوسفند بدون چوپان رها سازم و بروم‏

اریخ الطبری ، ج 4 ص 226 ؛ الإمامة والسیاسة بتحقیق الشیری ، ج  1 ص 206 ، وبتحقیق الزینی ، ج 1 ص 159 .

 

 

حال سوال می کنیم :

 

1 : ایا اینگونه نیست که نزد مخالفین  عبدالله بن عمر فرزند عمر و عایشه و معاویه علمشان از پیامبر نعوذ بالله بیشتر بود و دلسوز تر نسبت به امت اسلامی بودند که می دانستند شان جامعه اسلامی کمتر از یک گله گوسفند نیست که نیاز به یک چوپان دارد اما خداوند و پیامبر اکرم نعوذ بالله این اهمیت را متوجه نشدند و  پیامبر بعد از خودشان جانشینی تعیین نکردند و امت را به حال خودش رها کردند ایا این یک توهین آشکار نیست !!!

 

 

2 : اگر همانطور که عمر به پسرش می گوید عدم تعیین خلیفه سنت پیامبر اکرم بوده، چرا ابوبکر بر خلاف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عمل کرده و برای خود جانشین معین کرد چرا فرزندان عمر او را به ترک سنت پیامبر دعوت کردند؟ چرا عمر بن خطاب مانند پیامبر اهل سنت عمل نکرد، بلکه خلافت را در یک شوای فرمایشی که نتیجه آن از قبل مشخص بود گذاشت

 

 

 

  • kp