مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفتازانی» ثبت شده است

 

تفتازانی متکلم شهیر نزد اهل سنت :

 

یعنی أن ما وقع بین الصحابة من المحاربات و المشاجرات على الوجه المسطور فی کتب التواریخ، و المذکور على ألسنة الثقات یدل بظاهره على أن بعضهم قد حاد عن طریق الحق، و بلغ حد الظلم و الفسق. و کان الباعث له الحقد و العناد، و الحسد و اللداد، و طلب الملک و الرئاسة و المیل إلى اللذات و الشهوات

آنچه که از درگیری ها و جنگ بین صحابه نقل شده و با سندهای صحیح به ما رسیده است، نشان گر این است که برخی از صحابه، از صراط مستقیم منحرف شدند و به مرتبه ظلم و فسق رسیدند و انگیزه اینها، این بود که نسبت به همدیگر کینه داشتند و حسد ورزیدند و دنبال ریاست طلبی بودند

 

شرح المقاصد نویسنده : التفتازانی، سعد الدین    جلد : 5  صفحه : 310

 

 

ایا باز هم یک انسان حقیقت جو می تواند به قاعده ساختگی عدالت صحابه معتقد شود ...

 

 

 

 

 

 

  • kp

 

تفتازانی  : فإن قیل فمن علماء المذهب من لم یجوز اللعن على یزید مع علمهم بأنه یستحق ما یربوا على ذلک ویزید قلنا تحامیا عن أن یرتقی إلى الأعلى فالأعلى کما هو شعار الروافض 
اگر گفته شود: بعضی از علمای مذهب لعن یزید را جایز نمی دانند، در حالی که خود به خوبی آگاهند که یزید و پیروانش مستحق لعن هستند!! در پاسخ می گوییم: این به خاطر فرار و اجتناب از این است که مبادا لعن یزید سرایت به دیگران که بالاتر از او هستند(پدرش و دیگر خلفا و صحابه ای که ظلم کرده اند ) نمایدهمانطور که روافض انجام می دهند.


شرح المقاصد فی علم الکلام  ج 5   ص 3011

 

  • kp

یکی از موارد عجیب که در میان بزرگان مخالفین در طول تاریخ ترویج داده می شده تشویق و توصیه به کتمان و حذف و عدم نقل بسیاری ازمشاجرات و انحرافات و یا بدعت ها و یا جنایاتی و یا ظلم هایی که به اهل بیت علیهم السلام  که توسط خلفا و صحابه انجام شده می باشد ، که فقط به چند مورد ان اشاره می کنیم :

 

 

 

أبو الحسین ابن أبی یعلى (المتوفى: 526هـ) به نقل از احمد بن حنبل آورده است :

و من الحجة الواضحة الثابتة البینة المعروفة ذکر محاسن أصحاب رسول الله کلهم أجمعین والکف عن ذکر مساویهم والخلاف الذی شجر بینهم ... .

لا یجوز لأحد أن یذکر شیئا من مساویهم ولا یطعن على أحد منهم بعیب ولا بنقص فمن فعل ذلک فقد وجب على السلطان تأدیبه وعقوبته لیس له أن یعفو عنه بل یعاقبه ویستتیبه فإن تاب قبل منه وإن ثبت عاد علیه بالعقوبة وخلده الحبس حتى یموت أو یتراجع.

نقل کردن خوبی‌های همه اصحاب رسول خدا و پرهیز از نقل بدی‌های ایشان و درگیری‌های ایشان با دلیل واضح و آشکار ، ثابت شده است ...جایز نیست کسی چیزی از بدی‌های ایشان را نقل کرده و یا بر کسی از ایشان عیب و نقصی بگیرد ؛ و اگر کسی چنین کرد ، بر سلطان لازم است که او را تادیب و عقوبت کرده و حق بخشیدن وی را ندارد ؛

بلکه باید او را شکنجه کرده توبه دهند ؛ که اگر توبه کرد از وی پذیرفته می‌شود ؛ اما اگر قبول نکرد دوباره باید او را شکنجه کرده و حبس ابد نمایند ، تا اینکه بمیرد ؛ مگر آنکه از نظر خویش برگردد .

طبقات الحنابلة ج 1 ، ص 30 ، طبع مطبعة السنة المحمدیة

 

 

 

شیخ الاسلام وهابی ها ، ابن تیمیه حرانی نیز در اعترافی که می کند به طور خلاصه وار می نویسد:

 

کان من مذاهب أهل السنة الإمساک عما شجر بین الصحابة .

پرهیز از نقل درگیری‌های بین صحابه از مذهب اهل سنت بوده است.

منهاج السنة النبویة ج 4 ، ص 448 ، ناشر: مؤسسة قرطبة

 

 

 

 

 

 

نووی از قول امام مازری آورده است :

قال المازری :  لکنا مأمورون بحسن الظن بالصحابة - رضی الله عنهم أجمعین - ونفی کل رذیلة عنهم ، وإذا انسدت طرق تأویلها نسبنا الکذب إلى رواتها

ما مامور به حسن ظن به صحابه و نفی کل رذیلت ها از آنها هستیم و زمانی که حدیثی پیدا کردیم (که موجب اثبات رذیلت برای صحابه شد) اما راه تاویل برای آن روایت وجود نداشت باید به روات روایت نسبت دروغ گویی و کذب بدهیم .

شرح النووی على مسلم ج 12 ص 72 طبع المطبعة المصریة بالأزهر

 

 

 

و جالب اینکه شخصی مثل تفتازانی از متکلمین شهیر اهل سنت می گوید اگر راه انتقاد و لعن  بخاطر بدی های شخص ظالمی مثل یزید باز شود این جریان ادامه پیدا می کند و به بقیه صحابه هم کشیده می شود  

فإن قیل فمن علماء المذهب من لم یجوز اللعن على یزید مع علمهم بأنه یستحق ما یربوا على ذلک ویزید قلنا تحامیا عن أن یرتقی إلى الأعلى فالأعلى کما هو شعار الروافض

اگر گفته شود: بعضی از علمای مذهب لعن یزید را جایز نمی دانند، در حالی که خود به خوبی آگاهند که یزید و پیروانش مستحق لعن هستند!! در پاسخ می گوییم: این به خاطر فرار و اجتناب از این است که مبادا لعن یزید سرایت به دیگران که بالاتر از او هستند نماید.

شرح المقاصد فی علم الکلام  ج 2   ص 307

 

 

 

 

یا جایی که ذهبی عالمان را دعوت به کتمان در مورد ظلم ها ومعاصی صحابه می کند

کلام الاقران إذا تبرهن لنا أنه بهوى وعصبیة، لا یلتفت إلیه، بل یطوى ولا یروى، کما تقرر عن الکف عن کثیر مما شجر بین الصحابة وقتالهم رضی الله عنهم أجمعین، وما زال یمر بنا ذلک فی الدواوین والکتب والاجزاء، ولکن أکثر ذلک منقطع وضعیف، وبعضه کذب، وهذا فیما بأیدینا وبین علمائنا، فینبغی طیه وإخفاؤه، بل إعدامه لتصفو القلوب، وتتوفر على حب الصحابة، والترضی عنهم، وکتمان ذلک متعین عن العامة وآحاد العلماء.

 

اگر برای ما مبرهن و مسلم شد که کلامی از بزرگان دین، از روی هوس و تعصب بود، نباید مورد توجه قرار گیرد، بلکه باید از بین برود و نقل نشود؛ و آنچه که از اختلافات صحابه با یکدیگر و جنگ و نبرد با همدیگر، در اختیار ما و علمای ماست، سزاوار است که تمام آن مطالب از بین برود و مخفی گردد، بلکه باید معدوم و نابود بشود؛ تا قلبها نسبت به صحابه صاف گشته و موجب محبت بیشتر مردم به صحابه و موجب رضایت از ایشان گردد. و پوشاندن این موارد اختلافی بین صحابه، از عموم مردم و از تک تک علماء، واجب عینی است.

سیر اعلام النبلاء، ج 10 ص 92

 

 

  • kp