مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارتداد صحابه» ثبت شده است

یکی از موارد عجیب که در میان بزرگان مخالفین در طول تاریخ ترویج داده می شده تشویق و توصیه به کتمان و حذف و عدم نقل بسیاری ازمشاجرات و انحرافات و یا بدعت ها و یا جنایاتی و یا ظلم هایی که به اهل بیت علیهم السلام  که توسط خلفا و صحابه انجام شده می باشد ، که فقط به چند مورد ان اشاره می کنیم :

 

 

 

أبو الحسین ابن أبی یعلى (المتوفى: 526هـ) به نقل از احمد بن حنبل آورده است :

و من الحجة الواضحة الثابتة البینة المعروفة ذکر محاسن أصحاب رسول الله کلهم أجمعین والکف عن ذکر مساویهم والخلاف الذی شجر بینهم ... .

لا یجوز لأحد أن یذکر شیئا من مساویهم ولا یطعن على أحد منهم بعیب ولا بنقص فمن فعل ذلک فقد وجب على السلطان تأدیبه وعقوبته لیس له أن یعفو عنه بل یعاقبه ویستتیبه فإن تاب قبل منه وإن ثبت عاد علیه بالعقوبة وخلده الحبس حتى یموت أو یتراجع.

نقل کردن خوبی‌های همه اصحاب رسول خدا و پرهیز از نقل بدی‌های ایشان و درگیری‌های ایشان با دلیل واضح و آشکار ، ثابت شده است ...جایز نیست کسی چیزی از بدی‌های ایشان را نقل کرده و یا بر کسی از ایشان عیب و نقصی بگیرد ؛ و اگر کسی چنین کرد ، بر سلطان لازم است که او را تادیب و عقوبت کرده و حق بخشیدن وی را ندارد ؛

بلکه باید او را شکنجه کرده توبه دهند ؛ که اگر توبه کرد از وی پذیرفته می‌شود ؛ اما اگر قبول نکرد دوباره باید او را شکنجه کرده و حبس ابد نمایند ، تا اینکه بمیرد ؛ مگر آنکه از نظر خویش برگردد .

طبقات الحنابلة ج 1 ، ص 30 ، طبع مطبعة السنة المحمدیة

 

 

 

شیخ الاسلام وهابی ها ، ابن تیمیه حرانی نیز در اعترافی که می کند به طور خلاصه وار می نویسد:

 

کان من مذاهب أهل السنة الإمساک عما شجر بین الصحابة .

پرهیز از نقل درگیری‌های بین صحابه از مذهب اهل سنت بوده است.

منهاج السنة النبویة ج 4 ، ص 448 ، ناشر: مؤسسة قرطبة

 

 

 

 

 

 

نووی از قول امام مازری آورده است :

قال المازری :  لکنا مأمورون بحسن الظن بالصحابة - رضی الله عنهم أجمعین - ونفی کل رذیلة عنهم ، وإذا انسدت طرق تأویلها نسبنا الکذب إلى رواتها

ما مامور به حسن ظن به صحابه و نفی کل رذیلت ها از آنها هستیم و زمانی که حدیثی پیدا کردیم (که موجب اثبات رذیلت برای صحابه شد) اما راه تاویل برای آن روایت وجود نداشت باید به روات روایت نسبت دروغ گویی و کذب بدهیم .

شرح النووی على مسلم ج 12 ص 72 طبع المطبعة المصریة بالأزهر

 

 

 

و جالب اینکه شخصی مثل تفتازانی از متکلمین شهیر اهل سنت می گوید اگر راه انتقاد و لعن  بخاطر بدی های شخص ظالمی مثل یزید باز شود این جریان ادامه پیدا می کند و به بقیه صحابه هم کشیده می شود  

فإن قیل فمن علماء المذهب من لم یجوز اللعن على یزید مع علمهم بأنه یستحق ما یربوا على ذلک ویزید قلنا تحامیا عن أن یرتقی إلى الأعلى فالأعلى کما هو شعار الروافض

اگر گفته شود: بعضی از علمای مذهب لعن یزید را جایز نمی دانند، در حالی که خود به خوبی آگاهند که یزید و پیروانش مستحق لعن هستند!! در پاسخ می گوییم: این به خاطر فرار و اجتناب از این است که مبادا لعن یزید سرایت به دیگران که بالاتر از او هستند نماید.

شرح المقاصد فی علم الکلام  ج 2   ص 307

 

 

 

 

یا جایی که ذهبی عالمان را دعوت به کتمان در مورد ظلم ها ومعاصی صحابه می کند

کلام الاقران إذا تبرهن لنا أنه بهوى وعصبیة، لا یلتفت إلیه، بل یطوى ولا یروى، کما تقرر عن الکف عن کثیر مما شجر بین الصحابة وقتالهم رضی الله عنهم أجمعین، وما زال یمر بنا ذلک فی الدواوین والکتب والاجزاء، ولکن أکثر ذلک منقطع وضعیف، وبعضه کذب، وهذا فیما بأیدینا وبین علمائنا، فینبغی طیه وإخفاؤه، بل إعدامه لتصفو القلوب، وتتوفر على حب الصحابة، والترضی عنهم، وکتمان ذلک متعین عن العامة وآحاد العلماء.

 

اگر برای ما مبرهن و مسلم شد که کلامی از بزرگان دین، از روی هوس و تعصب بود، نباید مورد توجه قرار گیرد، بلکه باید از بین برود و نقل نشود؛ و آنچه که از اختلافات صحابه با یکدیگر و جنگ و نبرد با همدیگر، در اختیار ما و علمای ماست، سزاوار است که تمام آن مطالب از بین برود و مخفی گردد، بلکه باید معدوم و نابود بشود؛ تا قلبها نسبت به صحابه صاف گشته و موجب محبت بیشتر مردم به صحابه و موجب رضایت از ایشان گردد. و پوشاندن این موارد اختلافی بین صحابه، از عموم مردم و از تک تک علماء، واجب عینی است.

سیر اعلام النبلاء، ج 10 ص 92

 

 

  • kp

قتل طلحه صحابی توسط مروان بن حکم !!!

باسند صحیح

 

وروى بن عساکر من طریق متعددة أن مروان بن الحکم هو الذی رماه فقتله منها وأخرجه أبو القاسم البغوی بسند صحیح عن الجارود بن أبی سبرة قال لما کان یوم الجمل نظر مروان إلى طلحة فقال لا أطلب ثأری بعد الیوم فنزع له بسهم فقتله وأخرج یعقوب بن سفیان بسند صحیح عن قیس بن أبی حازم أن مروان بن الحکم رأى طلحة فی الخیل فقال هذا أعان على عثمان فرماه بسهم فی رکبته فما زال الدم یسیح حتى مات

 

«ابن عساکر از چندین طریق روایت کرده است که آن کسى که طلحه را با تیر زد و کشت، مروان بن حکم بود.

و ابو القاسم بغوى با سند صحیح از جارود بن ابى سبره نقل کرده و میگوید: در جنگ جمل، مروان به طلحه نظر انداخت و گفت: انتقامم را بعد از امروز نخواهم گرفت. آنگاه تیرى برگرفته او را هدف قرار داد و کشت.

یعقوب بن سفیان با سند صحیح از قیس بن ابی حازم نقل می کند که مروان بن حکم، طلحه را در میان سواره نظام دید و گفت: این همانی است که به قتل عثمان کمک کرده؛ پس تیری به زانویش زد و همچنان خون از آن می آمد تا اینکه (طلحه) مُرد.»

الإصابة فی تمییز الصحابة  ج 3   ص 432 رقم 4270

 

  • kp

 

 

6099-عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَیْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَیْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

 

 پیامبر ص فرمود:من، فردای قیامت در کنار حوض ایستاده ام و تعدادی از صحابه می خواهند نزد من بیایند، ولی آنها را از طرف حوض بر می گردانند به سوی دیگر. گفتم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند:به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتندسپس گروه دیگری را اینگونه به سمت آتش می برند.می گویم: اینها را کجا می برید؟ می‌گویند: به خدا قسم! اینها را به سمت آتش جهنم می بریم. عرضه می کنم: مگر اینها چه کار کرده اند؟ خطاب می آید:اینها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهلیت برگشتند.، و از اینها هیچکس از آتش نجات پیدا نمی کند، مگر به اندازه همل نعم.

 

صحیح بخاری حدیث6099

 

 

 

بخاری در صحیحش از نبی مکرم (ص) نقل می کند:


یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ

فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها #صحابه من هستندگفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند

صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه

 

 

 

 

 

 

 

 

ابن کثیر دمشقی به نقل از عایشه:
لما قبض رسول الله صلى الله علیه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق.

تمام عرب‌، بعد از رحلت پیامبر (ص) مرتد شدند و نفاق میان مردم برخاست.

البدایة و النهایة لإبن کثیر ج9ص422 للطباعه و النشر و التوزیع والاعلان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • kp