مشکات الولایه پاسخ به شبهات و معارف ، مودبانه و مستدل

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب با موضوع «خلفا» ثبت شده است

وأخرج سعید بن منصور وأبو یعلى بسند جید عن مسروق قال : رکب عمر بن الخطاب المنبر ثم قال : أیها الناس ما إکثارکم فی صداق النساء وقد کان رسول الله صلى الله علیه و سلم وأصحابه وإنما الصدقات فیما بینهم أربعمائة درهم فما دون ذلک ولو کان الإکثار فی ذلک تقوى عند الله أو مکرمة لم تسبقوهم إلیها فلا أعرفن ما زاد رجل فی صداق امرأة على أربعمائة درهم 
 ثم نزل فاعترضه امرأة من قریش فقالت له : یا أمیر المؤمنین نهیت الناس أن یزیدوا النساء فی صدقاتهن على أربعمائة درهم ؟ قال : نعم 
 فقالت أما سمعت ما أنزل الله یقول وآتیتم إحداهن قنطارا فقال : اللهم غفرانک 
 ! کل الناس أفقه من عمر 
 ثم رجع فرکب المنبر فقال : یا أیها الناس إنی کنت نهیتکم أن تزیدوا النساء فی صدقاتهن على أربعمائة درهم فمن شاء أن یعطی من ماله ما أحب 

 

روزی عمر بن خطاب خطبه می خواند گفت: هر که بر مهریه زن مغالات (زیاده روی) کند و از چهارصد درهم بیشتر مهر نماید او را حد می زنم ( تنبیه میکنم) !!! و آنچه بر چهارصد درهم افزوده باشد را داخل بیت المال می کنم! پیر زنی در آنجا حاضر بود. برخاست و گفت: ای عمر کلام تو اولی (بهتر) به قبول است یا کلام خداوند تبارک و تعالی ؟؟؟ عمر گفت: کلام خداوند. پیر زن گفت: حق تعالی در قرآن مجید فرموده:
چنانچه کابین زنی را بار طلا قرار دادید مانعی ندارد. (نساء /20)

عمر گفت: همه مردم از عمر دانا ترند !!

الدر المنثور - دار الفکر (ج2/ 466)

 

ابن کثیر هم بعد ار نقل این جریان سند ان را قوی می داند :

 إسناده جید قوی

تفسیر ابن کثیر / دار الفکر (ج1/ 577)

 

 

حال ببینیم اعتراف مصادر اهل سنت به علم بی کرانه امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را :

 


حدَّثنَا أَبُو الْوَلِیدِ قَالَ: حَدَّثَنَا مَهْدِیُّ بْنُ أَبِی الْمَهْدِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُعَاذٍ الصَّنْعَانِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ أَبِی الطُّفَیْلِ، قَالَ: شَهِدْتُ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، وَهُوَ یَخْطُبُ، وَهُوَ یَقُولُ: «سَلُونِی، فَوَاللَّهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا حَدَّثْتُکُمْ بِهِ، وَسَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللَّهِ، فَوَاللَّهِ مَا مِنْهُ آیَةٌ إِلَّا وَأَنَا أَعْلَمُ أَنَّهَا بِلَیْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِنَهَارٍ، أَمْ بِسَهْلٍ نَزَلَتْ أَمْ بِجَبَلٍ» ...

 

ابوالطفیل ‌می‌گوید: علی رضی الله عنه را دیدم در حالی که سخنرانی می‌کرد و می‌گفت: از من بپرسید.به خداوند سوگند از من در مورد چیزی تا روز قیامت نمی پرسید مگر آن که در مورد آن برای شما صحبت می کنم.از من در مورد کتاب خداوند بپرسید.به خداوند سوگند آیه در قرآن وجود ندارد مگر آن که من اعلم به این هستم که آن آیه در روز نازل شده یا در شب، در زمین صاف و هموار نازل شده یا در کوه ...


الأزرقی، أبو الولید محمد بن عبد الله بن أحمد (المتوفى 250 هـ)، أخبار مکة وما جاء فیها من الأثار، ج1، ص92، ح40، المحقق: عبد الملک بن عبد الله بن دهیش، الناشر: مکتبة الأسدی، الطبعة: الأولى، 1424 هـ - 2003 م.
تعلیق المحقق: إسناده صحیح


النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (المتوفى 463هـ)، جامع بیان العلم وفضله، ج1، ص464، ح726، تحقیق: أبی الأشبال الزهیری، الناشر: دار ابن الجوزی - المملکة العربیة السعودیة،  الطبعة: الأولى، 1414 هـ - 1994 م.
تعلیق المحقق: إسناده صحیح

 

 

 

نکته مهم :این در حالی است که خود علمای اهل سنت از  رسول خدا  صلی الله علیه وآله نقل می کنند که فرمود:

من تقدم على قوم من المسلمین وهو یرى أن فیهم من هو أفضل منه فقد خان الله ورسوله والمسلمین.
اگر کسی بر عده ای از مسلمانان مقدم شود در حالی که می‌داند در جامعه بهتر از او وجود دارد، هم به خدا و هم به پیغمبر و هم به مسلمان‌ها خیانت کرده است. 

        تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل ج 1 ص 486

 

 

 ایا شخصی که به ساده ترین احاکم شرعی هم علم ندارد شایسته خلافت و اجرای صحیح شرع الله در جامعه اسلامی است ؟!


ایا شخصی که خودش اعتراف می کند علم او حتی از مردم عوام هم کمتر است و یک پیر زن عوام باید او را راهنمایی کند شایسته است که با حضور شخصی که تحدی و اعلان کرده که سَلُونِی، فَوَاللَّهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا حَدَّثْتُکُمْ بِهِ ، عهده دار خلافت شود  و باعث خانه نشینی چنین شخصی شود ؟!

 

 

 

 

 

  • kp

 

عدم رضایت و اعتراض صحابه و مردم به انتخاب عمر بن خطاب به عنوان خلیفه !!

 

 

ابن تیمیه حرانی می‌نویسد :

وقد تکلموا مع الصدیق فی ولایة عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا .

صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت کردند و گفتند : چرا یک فرد خشن و تندخو را بر خلافت گزیده ای و بر مردم تحمیل کردی ؟ فردا جواب خدا را چه خواهی داد ؟

منهاج السنة ، ج6 ، ص155 ، الناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولی ، 1406، تحقیق : د. محمد رشاد سالم عدد الأجزاء : 8

 

 محمد بن مفلح مقدسی متوفی 763 هـ (شاگرد ذهبی ، مزی و تقی الدین سبکی ) از فقیهان و محدثان شهیر اهل سنت در کتاب الاداب الشرعیه  در این باره نقل قابل توجهی داره :

 

لَمَّا اسْتَخْلَفَ أَبُو بَکْرٍ عُمَرَ - رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمَا - قَالَ لِمُعَیْقِیبٍ الدَّوْسِیِّ مَا یَقُولُ النَّاسُ فِی اسْتِخْلَافِی عُمَرَ قَالَ: کَرِهَهُ قَوْمٌ، وَرَضِیَهُ قَوْمٌ آخَرُونَ قَالَ فَاَلَّذِینَ کَرِهُوهُ أَکْثَرُ أَمْ الَّذِینَ رَضَوْهُ؟ قَالَ: بَلْ الَّذِینَ کَرِهُوهُ


بوبکر، عمر را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد، از معیقیب دوسی سؤال کردند: مردم درباره انتخاب عمر چه نظری داشتند؟ گفت: گروهی راضی و گروهی ناراضی بودند. سؤال کردند: آن‌ها که ناراضی بودند، بیشتر بود، یا آن‌ها که راضی بودند؟
جواب داد: آن‌ها که ناراضی بودند.


نام کتاب : الآداب الشرعیة والمنح المرعیة نویسنده : ابن مفلح، شمس الدین    جلد : 1  صفحه : 41

 

 

 

 

 

 

به نقل از ابن عساکر تراجم نویس شهیر اهل سنت

لما ثقل أبو بکر فأراد أن یستخلف عمر فقالوا استخلف علینا فظا غلیظا فهو إذا ولی کان أفظ وأغلظ ماذا تقول لربک إذا أتیته وقد استخلفت عمر

زمانی که خلیفه سنگین شد (مرگ او نزدیک شد) پس اراده کرد که عمر را جانشین خود کند : پس به ابوبکر گفتند  ایا برما کسی که خشن و بد اخلاق هست را جانشین میکنی . زمانی که او(عمر) سرگرستی را به عهده گیرد خشن تر و بد اخلاق تر میشود . پس تو ای ابوبکر زمانی که خدارا ملاقات کنی درباره جانشین کردن عمر به خدا چه جوابی خواهی داد

تاریخ مدینه دمشق ج 30 ص 430

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • kp


 

ابن تیمیه حرانی می‌نویسد :

وقد تکلموا مع الصدیق فی ولایة عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا .

صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت کردند و گفتند : چرا یک فرد خشن و تندخو را بر خلافت گزیده ای و بر مردم تحمیل کردی ؟ فردا جواب خدا را چه خواهی داد ؟

منهاج السنة ، ج6 ، ص155 ، الناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولی ، 1406، تحقیق : د. محمد رشاد سالم عدد الأجزاء : 8 .

 

به نقل از ابن عساکر تراجم نویس شهیر اهل سنت

لما ثقل أبو بکر فأراد أن یستخلف عمر فقالوا استخلف علینا فظا غلیظا فهو إذا ولی کان أفظ وأغلظ ماذا تقول لربک إذا أتیته وقد استخلفت عمر

زمانی که خلیفه سنگین شد (مرگ او نزدیک شد) پس اراده کرد که عمر را جانشین خود کند : پس به ابوبکر گفتند  ایا برما کسی که خشن و بد اخلاق هست را جانشین میکنی . زمانی که او(عمر) سرگرستی را به عهده گیرد خشن تر و بد اخلاق تر میشود . پس تو ای ابوبکر زمانی که خدارا ملاقات کنی درباره جانشین کردن عمر به خدا چه جوابی خواهی داد

 

تاریخ مدینه دمشق ج 30 ص 430

  • kp

 

ایا واقعا  در سقیفه برای انتخاب خلیفه اول اجماع صورت گرفت ؟ !!!!!! 

 

 

اعتراف خلیفه دوم : انصار با ما مخالفت کردند. و همه آنها در سقیفه بنی ساعده جمع شدند. و علی و زبیر و کسانی که با آن دو بودند هم، با ما مخالفت کردند.

نکته دوم در تصویر: عمر می گوید بیعت با ابوبکر کار نسنجیده بود و تمام شد. و خداوند ما را از شرش حفظ کرد.
گر واقعاً شورایی در کار بود و یا اجماعی در کار بود، چرا  «عمر» از بیعت با ابوبکر، تعبیر میکند به «فَلْتَةً»؛ «فلته» یعنی یک  کار بی تدبیر و ناگهانی. یک کار بی حساب و کتاب. به اعتراف  «عمر» بیعت با «ابوبکر»، کاری بود که شرخیز است، دردسر ساز است، لذا می گوید: «وَ لَکِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا»!!

 

 

تعبیر جالب ابن حزم متعصب در مورد اجماعی که امیرالمومنین علی علیه السلام در ان نباشد : خدا لعنت کند آن اجماعی را که علی بن ابیطالب و صحابه همراه او، از آن اجماع بیرون بیاید.

سوال : با توجه به کلام  ابن حزم تکلیف اجماع کاذب سقیفه چه میشود؟!!!

 

 

 

ابن اثیرمورخ مشهور سنی : تمام یا بعض انصار کفتند ما بیعت نمی کنیم مگر با علی بن ابی طالب (علیه الصلاة والسلام) و همچنین  علی بن ابی طالب (علیه الصلاة والسلام ) و بنو هاشم و طلحه و زبیر  هم بیعت نکردند

علی بن برهان الدین الحلبی سنی صاحب کتاب مشهور سیره حلبیه : و اعتراف به عدم بیعت بسیاری از مهاجرین مثل جناب عباس و مقداد و طلحه و زبیر و بنی هاشم  و تخلف و مخالفت انصار در سقیفه با ابوبکر

 

 

  • kp